علاقهمندي ها
كيوان گيتي نژاد و
02/5/16
ماه و مهر ❤
*پارسي رو در مقابل انگليسي بايد پاس داشت. عربي و پارسي در هم ريشه دارند و جدا ناپذيرند.*
خاکيهاي آسماني
+
سربازآقا
زبان و مکالمه يعني پاس داشتن و پاس دادن . جالب بود :)
كيوان گيتي نژاد و
زبان فارسي آنروز که با شجره طيبه اهل بيت النبوه و امامه درآميخت و آشنا شد از آنروز قابل شد و بر ضمير ما جاري شد
+
خـنـــديـــدي ..
مـوسـيــقــي بـي کــلام اخــتـراع شــد !
..

2-...
96/4/25
3 فرد دیگر
41 فرد دیگر
+
*قلب المومن عرش الرحمن *
.
.
.
زنده بودن حرکتي است افقي
*از گهواره تا گور ......*
اما زندگي کردن حرکتي است عمودي
*از فرش تا عرش......*
زندگي يک تداوم بي نهايت اکنون هاست.
ماموريت ما در زندگي
"بي مشکل زيستن " نيست
*"با انگيزه زيستن " است.*

شکار لحظه ها
95/12/27
+
اينقدر که مهندس فخري وقت صرف کرده برا نسخه آزمايشي *"پارسي يار"*
مرحوم *زکرياي رازي* واسه کشف "الکل" وقت صرف نکرده ،
باور کنيد اگه همين وقتو رو علم شيمي ميذاشتن،
ميتونستن ي عنصر جديد به اسم *"پارسي ياريوم"* به جدول تناوبي اضافه کنن

شکار لحظه ها
95/12/27
+
نفس باد صبا مشک فشان هم بشود
باز عطر حرمت رونق عطاري هاست...
ح س ي ن
جبهه مقاومت اسلامي
95/11/7
+
کـســي کـه دوســـتــش داري
مي توانـد
بـهــشــت بـاشد...
و مهم نيست
اگــر
غـروب ها
به جاي نـهر هاي شــير و عـسـل
با قرصي نـان تازه به خانه بيايد ...

جبهه مقاومت اسلامي
95/10/14
+
نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار/ چه کنم حرف دگر ياد نداد استادم...
جبهه مقاومت اسلامي
95/10/8
+
در مَـــــــن ...
زني زار ميزنَــد ...
...

انديشه نگار
95/8/17
+
از همه ناشکري هايم خجالت کشيدم،
وقتي
پسر بچه فلجي را ديدم که به خدا مي گفت:
"خدايا!
از تو ممنونم
مرا در مقامي آفريدي
که هر کس *"من"* را مي بيند *"تو"* را شکر مي گويد

.:مجنون كوچه ها:.
93/11/16
3 فرد دیگر
40 فرد دیگر
+
*تا تهش بخون*
بسلامتي همه ي مردان، مخصوصا پدرااااااا.
تحويل دار بانک بودم !
پسر بچه اي يه قبض اورد تا پرداخت کنه .
گفتم: وقت گذشته سايت هارو بستيم فردا صبح بيار!
گفت: ميدوني من پسر کيم !
بابامو بيارمم همينو ميگي؟ !
گفتم:فرقي نميکنه ! سايتو بستيم پسر جان !
رفت، با يه مردي اومد لباسهاي کهنه و چهره رنجوده اي داشت،
فهميدم باباشه ...
*ليلا*
94/4/6
فهميدم باباشه ...
بلندشدم و به قصد احترام تحويلش گرفتم قبض و پولشو گرفتم گفتم :
چشم ته قبضو مهر کردم دادم بهش ..
گذاشتم ته کشو فردا صبح پرداخت کنم ...
پسره گفت ديدي بابامو بيارم نميتوني نه بگي بهش !
بعدش خنديد ...
باباش به پسرش گفت برو جلوي در من ميام
اومد در گوشم گفت ممنونم ازت بخاطر اينکه جلوي بچم بزرگم کردي !
گفتم :
بخاطر تو نبود بخاطر بچت بود ...
از ديدگاه بچه پدر تنها ترين فرديه که حلال مشکله و تنها ترين فرد بزرگ تو
دنياست
پــدر که باشي در کتاب جايي نداري و هيچ چيز زير پايت نيست ....
بي مِنَت از اين غريبگي هايت مي گذري تا پدر باشي ...
و پشت خنده هايت فقط سکوت مي کني ...
خدايا بالاتر از بهشتت چه داري براي زير پاي پدرم ميخواهم....