سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر سایه آفتاب

یکی از اساتید تندخوانی می گفتن: «پیامبر اعظم (ص) در زمان خودشون نمی تونستن در مورد فواید حسی وضو و خط بردن در خوندن قرآن و نقش این دو مساله در یادگیری و تمرکز حواس و بالتبع تندخوانی صحبت کنن؛ به همین دلیل به مردم می فرمودن: موقع تلاوت قرآن، وضو بگیرید و با دست زیر آیات خط ببرید. این کار ثواب کار شما رو افزون می کنه!» و چندین مثال دیگه اندر حکایت اثرات جسمی و روحی توصیه های اسلامی و سیره ائمه اطهار (ع) و البته معجزات علمی قرآن که ما ازشون غافلیم و حالا پس از سال ها میدان داری علمی مسلمین، دیگرانی به فکر استخراج اون ها از بطن قرآن کریم افتادن!

چند روز پیش یکی از همکاران می گفتن: «رادیو گفته: خونه تکونی برای ریه خوبه!!!»

نمی دونم چرا، اما یاد اون جملات استاد افتادم!!! (می دونم که تنها شباهت این دو اتفاق، فقط همین سبک طرح مساله شونه و بس!) و این که آیا واقعا مردم امروز با مردمان زمان پیامبر (ص) حداقل در فهم مسائل تجربی برابری می کنند یا نه؟! یا این که آیا فقط همین یک سبک در مورد تبیین همه مسائل پیش روی بشریت کفایت می کنه و پیامبر (ص) با همه و در همه موقعیت ها به همین روش طرح بحث می کردن؟! البته این فقط یه تمثیل پیش پا افتاده بود! و اون گوینده بینوای رادیو عمرا تو اون موقعیت به سیره پیامبر (ص) فکر هم نمی کرده!!! اما این یه واقعیته که ما عادت کردیم گاهی برای تایید کارهامون برش های گزینشی و ساده انگارانه از سیره رو به یاری بگیریم! مثل همین پست که از این قاعده مستثنی نیست!!! بعید می دونم این سبک رفتاری با ادعای «انسان متمدن قرن حاضر» بودن سنخیت داشته باشه!)


(پی نوشت: بنا بر تذکرِ بجایِ یکی از دوستان بسیار محترم وبلاگی متن رو چندین بار بازخوانی کردم! بنظرم رسید نوع چینش جملات طوری بود که ممکن بود حتی عکس اون چیزی که مد نظرم بود، از متن فهمیده شه! ضعف قلم و بی سوادیه دیگه! امید که پیش از دیر شدن، درمانی پیدا کنم! از تذکر ایشون بسیار متشکرم و از بابت تصحیح خطام قدردان و مدیون؛ از دوستانی هم که متن رو پیش از تصحیح مطالعه کردن عذر می خوام! انشاء ا... از این به بعد اول میذارم پست هام خوب دم بکشه! ببخشید...)

 

خونه تکونی ثواب داره!



????????: حرف های خودمونی!
[ پنج شنبه 92/12/29 ] [ 11:1 صبح ] [ ماهتاب ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

?????? ?????

ماهتاب «زیر سایه آفتاب» هست شـد؛ و تحفه درویشــــی اش، به رسم کـهــنــــه نیستی، ظلمت و تیرگی ماند. ماهتابی و نیستی ما راست؛ و آفتــــابی و هستی، هستی بخش عالم افروز را. در خنکای این سـایـه سار، رخصت ماندن می طلبیم...
??????? ??