سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر سایه آفتاب

دراکولا هرگز شخصیت محبوبی نبوده. تنها جایی که میشه ازش سراغ گرفت بیغوله ها و خرابه ها و کابوس بچه هاست! حتی «کنت دراکولا» هم با اون همه کمالات (!) و آداب دانی و ویژگی های مثبت شخصیتی، چیزی جز یه موجود تنها نبود! خیلی ها سعی کردن با نوشته ها و فیلم هاشون دراکولا رو از انزوا در آرن، اما انگار این صفت جزء ذاتی این موجوده! شاید هر چی بیش تر ببینیمش و هر چی بیشتر بشناسیمش و شخصیت پردازیش کنیم، کم تر ازش بترسیم. شاید دیگه خون خوار، وحشی و زشت به نظر نیاد و حتی در قالب یه اشراف زاده مؤدب ظاهر شه که بسیار اهل مطالعه ست و متمدن، اما این یه واقعیته که دراکولا، همیشه همون دراکولاست!!! موجود تنها و مرموزی که همه اطرافیانش رو از دست داده.

حالا پس از سال ها دراکولا به شهر برگشته! همون خون آشامِ منزوی و بی ریخت! این روزها انقدر همه جا شلوغ پلوغه که هیچ کس حواسش به خون آشاما نیست! خون آشام هایی که دیگه نیازی به گاز گرفتن ندارن (!)، کافیه دو کلام با شما حرف بزنن تا شما هم خون آشام شید!

لازم به ذکره که این دراکولاها شما رو به شکل «گوش» می بینن؛ و فکر می کنن دارن به شما کمک می کنن تا از حداکثر ظرفیت گوش هاتون استفاده کنید! مراقب باشید! 95% قربانیان از درصد ابتلاشون بی خبرند!!!

قابل توجه کلیه خون آشام های محترم و البته اهالی ساده اندیش شهر که از تمامی این اتهامات مبرا هستند!!!

 

بازگشت دراکولاها!



????????: دو کلام با در!
[ چهارشنبه 92/12/28 ] [ 11:39 صبح ] [ ماهتاب ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

?????? ?????

ماهتاب «زیر سایه آفتاب» هست شـد؛ و تحفه درویشــــی اش، به رسم کـهــنــــه نیستی، ظلمت و تیرگی ماند. ماهتابی و نیستی ما راست؛ و آفتــــابی و هستی، هستی بخش عالم افروز را. در خنکای این سـایـه سار، رخصت ماندن می طلبیم...
??????? ??